ادامه مطلب

ادامه مطلب

ادامه مطلب

خبرگزاری فارس: در شرایطی که اوباما مدعی انزوای بین‌المللی ایران شده است، یک نویسنده آمریکایی در انتقاد از وی اعلام کرد که بیانیه جنبش عدم تعهد در محکوم کردن تحریم‌های ضدایرانی نشانه غلط بودن دیدگاه اوباماست و این اسرائیل و آمریکا هستند که در انزوای بین‌المللی به‌سر می‌برند.

به گزارش فارس به نقل از پایگاه تحلیلی و ضدجنگ "وترنز تودی"، "باراک اوباما" رئیس جمهوری آمریکا مدعی شده است که زمانی جهان دارای موضعی اختلافی در قبال ایران بود ولی در حال حاضر جهان یکی شده و این ایران است که منزوی شده است. سوالی که در این بین مطرح می شود این است که کدام کشورها در انزوا به سر می برند؟ ایران و یا آمریکا و رژیم صهیونیستی؟!

"جاشوا بلکنی" یکی از نویسندگان پایگاه تحلیلی "وترنز تودی" در قالب مصاحبه ای با شبکه تلویزیونی به بیان دیدگاه های خود درباره سخنرانی سالانه اوباما و موضع واشنگتن در قبال برنامه هسته ای ایران پرداخته است که به شرح زیر است؛

* بیانیه جنبش عدم تعهد نشان دهنده اشتباه بودن بیانیه اوباما درباره اتحاد جهان علیه ایران است

جاشوا با اشاره به اینکه سخنرانی سالانه اوباما کاملا نزدیک بینانه و فاقد قدرت آینده نگری بود و اینکه اوباما در این سخنرانی از یکی شدن موضع تمام کشورهای جهانی علیه ایران صحبت کرد، گفت: حقیقت این است که جنبش عدم تعهد که شامل 120 کشور می شود با صدور بیانیه ای استقلال ایران را تائید و خصومت و خشم خود را در قبال تعدی گری های آمریکا به استقلال ایران ابراز کرده است. بنابراین بیانیه جنبش عدم تعهد نشان دهنده اشتباه بودن بیانیه اوباما درباره اتحاد جهان در قبال ایران است.

جاشو ادامه داد: اوباما در سخنرانی خود گفت که جهان در مقابله با ایران متحد است اما این بیانیه او به وضوح اشتباه و غلط است؛ آیا ونزوئلا، چین و جنبش عدم تعهد با 120 کشور عضو عیله ایران هستند؟

ادامه مطلب

نماینده مردم تهران ردصلاحیت شهاب‌الدین صدر نائب رئیس مجلس را برای شرکت در انتخابات آینده تائید کرد.

به گزارش فارس، احمد توکلی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی طی سخنانی در چهارمین نشست شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت و در پاسخ به سؤال یکی از دانشجویان در خصوص ردصلاحیت برخی افراد برای شرکت در انتخابات، بدون نام بردن از شهاب‌الدین صدر و آیت‌الله علوی، گفت: شورای نگهبان در این دوره نائب رئیس مجلس و عضو مجلس خبرگان و نماینده مجالس قبلی را ردصلاحیت کرده است.

وی افزود: همچنین بسیاری از افراد و نماینده‌های شاخص و مؤثر که از رؤسای کمیسیون‌ها هم هستند، توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شده‌اند.

گروه مشاوران جوان مرکز امور زنان و خانواده صبح دوشنبه 2 اردیبهشت ماه با حضور در همايش 5 هزار نفري بانوي بصير رییس جمهور را دیدار کردند.

این مراسم با حضور رييس جمهور و همسر ایشان، مشاور رییس جمهور در امور زنان و خانواده، زنان عضو مجلس شورای اسلامی، زنان مدیر و فعالان کشوری و 5 هزار بانوی ایرانی در سالن وزارت كشور برگزار شد.

زنان برگزيده كشور در بخش هاي حوزوي، کارآفريني، نويسندگي، شعر، زنان شاغل، زنان نخبه، زنان خانه دار نمونه و ايثارگر انتخاب و مورد تجليل قرار گرفتند.

مریم مجتهدزاده، مشاور رییس جمهور و رییس مرکز امور زنان و خانواده در همایش بانوی بصیر گفت: بروز تحولات اخیر در منطقه و نقش موثر زنان مسلمان در این خیزش، که بیش از هر عامل دیگری اذهان عمومی را بخود جلب نموده، گویای نقش آفرینی این راویان هویت اسلامی در رفع بی عدالتی سلطه  جهانی به شمار می رود.

وی با اشاره به فعالیت های مرکز امور زنان و خانواده در راستای ارتقاء جایگاه زنان و تعالی بنیان خانواده، اظهار داشت: اصل عدم گسست مسائل زنان از منافع پر ارزش خانواده رسالتی بود که در دولت نهم بر عهده مرکز امور زنان و خانواده گذاشته شد و در دولت دهم همچنان در تقویت و پیگیری آن کوشاییم.

14 فوریه روز مشهوری است؛ نه در خاورمیانه، که در کل دنیا. روز عشق و دلدادگی، هدیه‌های سرخ‌رنگ و عشق‌های آتشین… از آن رسم‌های دهان‌پُرکن زیبا که لائیک‌های وطنی دنبال جانشینی به نام «سپندارمذگان» برایش می‌گردند تا همچنان عشق و دوستی را فارغ از هر چارچوب و مسئولیتی مقدس جلوه دهند. اما نقد من به این رسم نیست که بخواهم تخطئه‌اش کنم یا نسخه‌ی اسلامی‌اش را پیشنهاد کنم، که عشق و دوستی کجا و تشکیل ارکان مقدسی به نام خانواده بر پایه‌ی احترام و دوستی و محبت کجا!

‌۱۴ فوریه اما مناسبت دیگری هم دارد که هم سرخی در آن نقش دارد و هم عشق و دوستی و رسم دیرینه‌ای که همچنان به تکرار تاریخ پابرجاست. یک سال از انقلاب سرخ و سفید شیعیان بحرین می‌گذرد؛ انقلابی که با شعار اصلاحات اجتماعی و سیاسی و اعطای آزادی مدنی شروع شد و پس از ریخته شدن خون‌های مقدس، به شعار تغییر رژیم دست‌نشانده مبدل شد.

برخلاف دیگر قیام‌های عربی-اسلامی، انقلاب بحرین دو ویژگی کاملا متمایز از دیگر اعتراضات داشت:
۱- بایکوت شدید رسانه‌ای توسط رسانه‌های عربی و غربی
۲- فعالیت بسیار گسترده‌ی زنان و دختران بحرینی در تمام تجمعات خیابانی و حتی درگیری‌های میدانی

بحرین کشوری است که با خدعه و سیاست‌بازی بریتانیا از ایران جدا شد و اقلیت ۸۵ درصدی شیعه‌اش (!) تحت لوای حکومت دست‌نشانده‌ی عربستان قرار گرفت. حکومت سنی‌مذهب برای برهم زدن برتری جمعیتی شیعیان، از کشورهای عربی و پاکستان مردمان سنی وارد کرد و به آنها شناسنامه و اقامت بحرینی داد. جالب آنکه زبان اردو در بحرین بعد از عربی رواجی گسترده دارد!

شیعیان بحرین به‌رغم اکثریت جمعیتی، در سیستم نظام حکومتی حتی در مشاغل دولتی کمترین سهم ممکن را داشتند و ارتباط با شیعیان خارج از بحرین برای آنان سرنوشت شومی را رقم می‌زد، به‌طوری‌که با وجود ۲۵ درصد جمعیت ایرانی‌الاصل در این کشور، داشتن عکس رهبران و کتب سیاسی چاپ‌شده در ایران مجازات اعدام داشت.

همزمان با دیگر کشورهای عربی، در ۱۴ فوریه شیعیان بحرین که در مناطق محروم و حومه‌ی آن بودند به میدان لؤلؤ آمده و اقدام به تجمع مسالمت‌آمیز، برپایی چادرهای تحصن، امضای طومار و اعتراضات نمادین نمودند.

شروع اعتراضات و همچنین روند ادامه‌ی آن به‌رغم سرکوب شدید آل خلیفه بسیار هوشمندانه مدیریت شد؛ شاید مدلی برگرفته از تجربه‌ی انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ در ایران. با پرهیز از خشونت‌های کور و یا آشوب‌های گسترده و تخریب اموال عمومی، بهانه و دست‌مایه‌ای برای سرکوب ایشان به دولت بحرین نداده و همچنان به تجمعات خیابانی به شکلی گسترده و از هر قشری ادامه دادند و رهبری دینی زمام امور این اعتراضات را بر عهده گرفت.

در میان کشورهای انقلابی (انقلابی موسوم به انقلاب بهار عربی) هیچ کشوری مانند بحرین شاهد حضور گسترده‌ی زنان به‌عنوان نیروی انقلابی نیست. گواه این مدعا شمار زیاد زنان شیعه‌ی بازداشت‌شده و شکنجه‌شده‌ی بحرینی است.
مرکز حقوق بشر بحرین در بیانیه‌ای که در رابطه با وضعیت زنان در جریان انتفاضه‌ی ۱۴ فوریه منتشر کرد، تأکید نمود: «زنان به‌عنوان یکی از بخش‌های فعال و بسیار مؤثر در اعتراضات مردمی، در صفوف اول راه‌پیمایی‌های مسالمت‌آمیز حضور گسترده‌ای داشتند و همین مسئله باعث شد تا پیکان حملات سازمان‌های امنیتی به‌سوی آنها نشانه برود».
زنان بحرینی به علت رفتار بسیار خشن و سرکوبگرانه ازجمله بازداشت و شکنجه‌ی پرستاران و پزشکان، حمله به مدارس دخترانه و بازداشت دانش‌آموزان و معلمان، حملات شبانه به منازل معترضان با گازهای سمی و تخریب منازل ایشان، به خط اول میدان مبارزه وارد شدند و در تمامی تجمعات اعتراضی در صفوف به‌هم‌پیوسته و پر تعداد در کنار مردان مشارکت جستند.

با وجود رفتار بسیار وحشیانه‌ی مزدوران آل خلیفه با زنان شیعه‌ی بحرینی که قلم از نوشتن آن شرم دارد، این حرکت از دیگر اعتراضات عربی مشابه خود فاصله گرفت و به جریانی بسیار فعال و پویا در مبارزات تبدیل شد، به‌طوری‌که زنان حتی مانند مردان پای به میدان مبارزات و نبردهای خیابانی گذاشتند.

در بیانیه‌ی مرکز حقوق بشر تأکید شده که تا لحظه‌ی صدور بیانیه بیش از یک‌صد زن بحرینی توسط سازمان‌های امنیتی آل خلیفه دستگیر شده‌اند که این امر در تاریخ بحرین بی‌سابقه بوده است. در این بیانیه به نام‌های معروفی همچون «دکتر خلود الدرازی» یکی از مشهورترین زنان متخصص زنان و زایمان منطقه‌ی خلیج فارس، «رولا الصفار» رئیس جمعیت پرستاران بحرین و «جلیله السلمان» نایب‌رئیس جمعیت معلمان بحرین در کنار «آیات القرمزی» شاعر جوان بحرینی اشاره می‌شود که توسط نیروهای امنیتی دستگیر و شکنجه شده‌اند.

این روزها بعد از توجه نکردن دولت بحرین و جامعه‌ی جهانی به اصلاح قوانین سیاسی و اجتماعی و به‌علت سرکوب شدن هر حرکت‌ صلح‌آمیز و مدنی‌، مردم بحرین با شعار سقوط نظام دست‌نشانده مسیر مبارزه را به درگیری‌های پراکنده و سنگ‌پرانی و مقابله‌به‌مثل با سلاح سرد کشانده‌اند که در این میدان هم دختران بحرینی نه تنها از مردان عقب نمانده‌، بلکه با حرکت‌های نمادین خود به‌عنوان پایداری در برابر پلیس و ارتش و تمسخر نیروهای سرکوبگر و همین‌طور با شرکت فعال در درگیری‌ها، امداد پزشکی و تأمین وسایل لازم نشان داده‌اند که با تأسی به شعار «هیهات منا الذله» و کاروان حسینی، پا را به مرحله‌ی عمل گذاشته و درختی را نشانده‌اند که هر چقدر زخم بر پیکرش می‌نشانند، ریشه‌اش خشک نمی‌شود؛ ریشه‌ای که در عطش کربلا سیراب شده است!

حرکت زنان و تقدیم شهدای بسیاری که آل خلیفه در حملات مستقیم و غیر مستقیم خود با شلیک گلوله، گازهای سمی و حتی میله‌های آهنی جنایتکارانه آنان را به‌شهادت رسانده،‌ فرق دیگرش با کشورهای انقلابی دیگر، حضور یکپارچه‌ی زنان با حجاب و پوششی کامل بود که حرکت زینب‌گونه‌شان را تکمیل کرد و برخلاف تبلیغات شدید رژیم آل خلیفه که آن را ضد اسلامی قلمداد می‌نمود، نشان از پایبندی آنان به اسلام و دستورات آن داشت و در حالی با حجابشان پا به میدان گذاشتند که دیوارها را با شعارهایشان پر می‌کردند و از تمام مردان می‌خواستند که برای پیروزی بیرون بیایند، وگرنه خود خارج خواهند شد.

حرکت تهییجی و ترغیبی زنان با شعرخوانی آیات القرمزی و موج اعتراضات پس از دستگیری وی، همچنین ربودن و شکنجه‌ی زنان پزشک و پرستار بحرینی، انقلاب بحرین را به انقلاب زنان علیه ظلم آل خلیفه مشهور کرد و باعث توجه بیشتر افکار عمومی جهان به آن شد؛ رسالتی زینب‌گونه که همچنان از زنان بحرین و شور عاشقانه‌شان به زینب و اهل بیت (علیهم السلام) قربانی می‌گیرد.

در دهه اخیر ماهیت تهدیدات در دنیا متاثر از تکنولوژی های جدید با تغییرات بنیادین مواجه شد. فضای سایبر شاخص تاثیرگذاری تکنولوژی بر ماهیت تهدیدات است. با شکل گیری فضای سایبر و رشد سریع آن مفاهیم عرصه زندگی نیز به سمت تغییر ماهوی گام برداشت. همه چیز از هویت ، فرهنگ ، حکمرانی ، روابط و تعاملات خصوصی و گروهی در حال تغییر است و انسان در حال تبدیل به انسان سایبری شده با تعاملات و مدل زندگی خاص خود است. فضای سایبر به علت ماهیت و کارکرد خود فضایی تهدیدزایی را خلق نموده که باعث چالش امنیت در سطوح مختلف شده که نیاز به برنامه دفاع را حیاتی نموده است. اما حوزه دفاع سایبری چه سطوحی را در بر خواهد گرفت.
 
اولین سطح، حوزه دفاع از زیرساخت و شریان های اطلاعاتی است. فرصت جدید ایجاد شده برای افراد، حرفه ها و کشورها درفضایاتوماسیون،تبادل و همکاری، تجارت الکترونیکی، تولیدهدفمند منجر به تولید، ذخیره سازی و بهره برداری از اطلاعات حساس و حیاتی شده است و وابستگی به شبکه های پرسرعت و پردازشگرهای قدرتمند روز به روز افزایش می یابد که سیستم ها را در معرض مخاطراتی از آتش و طوفان تا بزهکاری و تروریسم سایبری قرارداده، که نیاز به مدیریت و نظارت دارد.

دردنیای جدید، مهمترين عامل توانايي و قدرت، حفاظت از اطلاعات در مقابل تهديدات دشمنان، تبادل واشتراك گذاري امن اطلاعات در جهت افزايش توانمندي است. جنگ اطلاعاتی، تروریسم سایبری و جنگ نفوذگرها از جمله این تهدیدات است و بومی نبودن این تکنولوژی و عمل نمودن به دستورات صاحبان تکنولوژی منجر به افزایش تاثیر گذاری تهدیدات زیر ساخت و شریان های اطلاعاتی شده است. طبق گزارش وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات ۲۱ کشور دنیا زیرساخت حیاتی خود را آی.تی معرفی کرده‌اند، ولی در ایران هنوز فن آوری اطلاعات به عنوان زیرساخت حیاتی ذکر نشده؛ این در حالی است که کلیه امور چون تجارت، توزیع گاز، برق و آب، ترافیک، بهداشت و امینت کشور با استفاده از فن آوری اطلاعات در حال انجام است. در حوزه زیر ساخت آمار نشان می دهد که جنگ‌های سایبری با روندی سریع در حال گسترش است، به طوری‌ که از ۲۵۰هزار حمله در سال ۱۹۹۸ / ۱۳۷۷ به دو میلیون حمله در در سال ۲۰۰۶ / ۱۳۸۵ و چهار میليون حمله سایبری در سال ۲۰۰۷ / ۱۳۸۶ افزایش یافته است و در سال ۲۰۱۱ این آمار به ۴۳۱ میلیون نفر حمله با خسارت مالی ۳۸۸ میلیارد دلار افزایش یافته است.
 
دومین سطح، حوزه دفاع از و مصون سازی کاربران فضای مجازی از لحاظ حملات اعتقادی و اخلاقی است. فضای سایبر به دلیل مصنوع غرب بودن و ایجاد و رشد و تکامل در فضای غربی دارای محتوی در تعارض با فرهنگ و هویت اسلامی و ایرانی است. این تهاجم خاموش به مرور زمان با کاهش حساسیت ها و عادی سازی محتواهای متعارض و ستیزه جو با با مبانی اسلامی پذیرفته شده در جامعه دینی به اشکال مختلف موجب آسیب به کاربران فضای مجازی می شود و بر اساس سطح اعتقادی و اخلاقی عوارض خاصی را گریبان گیر جامعه اسلامی می نماید و موجب بروز ناهنجاری های رفتاری و تضادهای شخصیتی در فضای سایبر و فضای حقیقی می شود. تبارشناسی اینترنت به صورت مستقیم به هژمونی و سلطه آمریکا توسط وزارت دفاع برمی گردد و تاثیرات این اصل و نسب در ساختار و محتوی این شبکه جهانی ملاحظه می شود و همان تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی غرب استعمارجو است. این نوع آسیب از آسیب های جدی فضای سایبری است که برنامه ریزی دفاعی قوی و منسجم را می طلبد.
 
سومین سطح، حوزه دفاع از انسانیت و فطرت انسان خداجو است. در قرن گذشته انسان عصر ماشین هدفی جز کارکردن و تولید بیشتر نداشت . انسان خسته از عصر ماشینیسم بدنبال محیط آرام و ایمن می گشت که در کلبه تنهایی خود بدور از فضای تیلورگونه که از خلاقیت و تنوع فاصله داشت طعم آرامش اجداد خود را بچشد و در طبیعت، هویت خود را باز یابد. اما فضای مجازی که پرچم دار بازگشت به آرامش بود انسان به ورطه نابودی می کشاند.

در فضای سایبری کاربر به جهانی فراتر از مرزها در زمانی به اندازه فشردن کلیدی و حرکت ماوسی متصل می شود و تمایز میان محیط زندگی و فضای چهره به چهره ی خانواده، دوستان و همسایگان محو و مخشوش می شود. هویت کابر فضای مجازی به نام مجازیش، تصویر خیالی و یا آواتاری و کارتونی شده از خود، علاقمندی ها و موقعیت های راست و دروغی که از خود دارد، محدود شده است. آفت اصلی فضای سایبری، دنیایی شدن همه مقولات زندگی است.

در دنیای محصور شده با تکنولوژی های جذاب و فریبنده که در حال شبکه ای شدن است، دیگر لحظه ای تکنولوژی مدرن افسار گسیخته از انسان جدا نیست. در هر فضا نوعی تکنولوژی ما را محصور خود نموده است. تکنولوژی در حال فراموش نمودن مکلف بودن و پاسخگو بودن انسان به خالق خود و مسافر بودن در دنیای مادی است. تسلط تکنولوژی در دهه های اخیر، گرفتاری انسان به دنیا را تشدید نموده و اجازه تامل و تفکر در زندگی و لزوم آمادگی برای ادامه سفر را از انسان سلب نموده است. این سلب توجه به مبدا و معاد ثمره معنویت زدایی از دنیا و زندگی است و انسان را به خود فراموشی، پوچی و نیست انگاری سوق می دهد.

تهاجم اصلی در هژمونی استعمار گونه تمدن غربی و فلسفه حاکم بر آن است که لزوم دفاع درجامعه اسلامی به مفهوم حفظ و صیانت از ارکان جامعه در مقابل تهاجمات و تهدیات درونی و برونی است را متذکر می شود. مانیازمند درست دیدن تهاجمات سایبری و برنامه ریزی دقیق برای دفاع هستیم. جامعه ای که دارای زیرساخت مستحکم و قوی با فیلترنیگ بسیارقوی باشد و از تهاجمات ذاتی فضای سایبر غافل بماند قدرت رویارویی و حفظ و صیانت از ارکان جامعه خود را از دست می دهد. فضای دوم زندگی در حال شکل گرفتن است و دنیا را به مجازی حقیقت گونه بدل خواهد نمود و آدمی را از حقیقت اصلی زندگی دور می نماید. عرصه دفاع سایبری، عرصه تربیت نفوس و پالایش جان انسان ها است که تضمین کننده پایداری جامعه و نسل های بعدی در مقابل تهاجمات شیطان گونه تمدن غربی است و در این فضا باید با تصاحب ماهیت تکنولوژی سایبری و استحاله آن، فضای جدیدی را مبتنی بر فطرت انسانی و تعالیم انبیا بنا نمود.

33 سال در تاریخ زمان زیادی نیست. شعار حضرت امام(ره) که ما آن را به اسم مردمسالاری اسلامی متبلور کرده ایم، در روندی که ما با دنیا طی کردیم جایگاه خود را پیدا کرده است/ امروز جبهه مقاومت و جبهه انقلاب در حال پیش رفتن هستند و هر روز موفق تر از قبل خواهند بود.

تا قبل از پیروزی انقلاب معنویت در دنیا از بین رفته بود اما انقلاب اسلامی توانست شعار مدرس معلم حضرت امام را که می گفت:«سیاست ما عین دیانت ما دیانت ما عین سیاست ماست»، در عمل پیاده کند و معنویت را به دنیا بازگرداند.

حسین شیخ الاسلام دیپلمات ارشد کشورمان با اشاره به تاثیرات بین المللی انقلاب، موج بیداری اسلامی در آستانه  سی و سومین سالگرد پیروزی آن را نیز مورد اشاره قرار می دهد و می گوید: «بعد از این 33 سال همه مردم شاهد هستند که آرمان استقلال طلبانه حضرت امام(ره)، در چندین کشور تحقق پیدا کرده است».

دبیرکل دبیرخانه حمایت از انتفاضه فلسطین یکی از مخاطرات انقلاب را ساختار ظالمانه بین المللی می داند که به گفته او برای استمرار قدرتهای زورگو ساخته شده است.

شیخ الاسلام معتقد است که جمهوری اسلامی باید برای بر هم زدن این ساختار تلاش کند.

مشروح گفت و گوی تبیان با حسین شیخ الاسلام را در زیر می خوانید:

-بعد از گذشت 33 سال از پیروزی انقلاب فکر می کنید آرمان حضرت امام برای صدور انقلاب تا چه اندازه تحقق یافته است؟

بعد از این 33 سال همه مردم شاهد هستند که آرمان استقلال طلبانه حضرت امام(ره)، ایستادگی ایشان در مقابل قدرت های بزرگ و اینکه مردم خودشان باید سرنوشت خودشان را بنویسند و کشورشان را بر اساس اهداف ملی و خواست و آرمانهای خود اداره کنند، در چندین کشور تحقق پیدا کرده است که مهمترین این کشورها مصر است.

وقتی حضرت امام(ره) در سال 58 آخرین جمعه از ماه مبارک رمضان را به عنوان روز قدس اعلام کردند ما انتظار داشتیم همه کشورها از این موضوع استقبال کنند، از اولین کشورهایی که این موضوع را دنبال کردند، ملت مصر بودند که ملتی مسلمان، با تمدن و تاریخی است و به موضوع فلسطین توجه دارد.

-بنابراین معتقدید مصری ها اولین ملتی بودند که پیام حضرت امام(ره) را دریافت کردند؟

وقتی مردم مصر در سال 59 خواستند برای این موضوع تظاهراتی کنند، با مخالفت دولت این کشور مواجه شدند. امام هم در سخنرانی خود دولت این کشور را -که در آن زمان به خاطر قرارداد کمپ دیوید رابطه سیاسی با ایران نداشت- به خاطر جلوگیری از راهپیمایی مردم احمق! خطاب کردند و بنابراین امام(ره) پیامشان را آن زمان داده بودند و این پیام بر دل مردم نشسته بود و می خواست جوانه بزند که دولت مصر مثل سنگی خود را به دانه ظریفی که می خواست به پا شود، تحمیل کرد اما کم کم از اطراف سنگ خشنی که امریکایی ها مثل وحشی ها روی آن پا گذاشته بودند و می خواستند جوانه زده شده را له کنند، این جوانه رشد کرد، آن سنگ را له کرد و انشاء الله رشد خواهد کرد و به درخت تنومندی تبدیل خواهد شد. پس پیام امام خمینی به ملت مصر آن زمان به آنها رسیده و حالا به نتیجه رسیده است و رو به رشد است.

33 سال در تاریخ زمان زیادی نیست. شعار حضرت امام(ره) که ما آن را به اسم مردمسالاری اسلامی متبلور کرده ایم، در روندی که ما با دنیا طی کردیم جایگاه خود را پیدا کرده است.

-اثرات انقلاب ایران در عرصه بین المللی را در آن دوران چطور ارزیابی می کنید؟

تا قبل از پیروزی انقلاب معنویت در دنیا از بین رفته بود و پایمال شده بود به دو دلیل؛ یکی به خاطر اشتباهاتی که کشیش ها در قرون وسطا کرده بودند و یکی به خاطر ایدئولوژی مارکسیستی که راه افتاده بود و وجود خدا و معنویت را نفی می کرد و فقط برای هرچه دیدنی بود ارزش قائل بود. غربی ها هم با سوار شدن به این امواج حرکت می کردند و اگر در نهایت می خواستند دین را بپذیرند می گفتند دین یک مساله شخصی و سیاست یک مساله اجتماعی است.

کار بزرگی که ما در انقلاب خودمان انجام دادیم این بود که نشان دادیم شعاری که مدرس معلم حضرت امام داده بود و می گفت:«سیاست ما عین دیانت ما دیانت ما عین سیاست ماست» در صحنه عمل چطور پیاده می شود. ما در قانون اساسی در واقع ماده و معنا، دین و سیاست و دنیا و آخرت را به هم تنیدیم. یعنی شما با همان نیتی که رای می دهید با همان نیت هم پای صندوق رای حاضر می شوید و رای می دهید. البته خیلی عناصر مترقی دیگری در در قانون اساسی است که نیاز به بحث دارد.

غرب و همه جای دنیا فهمیده اند که یک ماده و یک معنا وجود دارد، نمی توانند بگویند معنا، معنویت و روح نیست اما نمی دانند چطور اینها را به هم ارتباط دهند. این کار در انقلاب اسلامی صورت گرفته است. البته ما از جنبه های عالی معنوی و فلسفی این موضوع صحبت نمی کنیم و تنها بحث از جنبه های اجرایی و روزمره آن است.

امروز برای آدم ها ماده و معنا جدا نیست و پاسخی برای آن یافته اند و این در میدان تحریر مصر تبلور یافته است. البته این منطقه به دو جبهه تبدیل شده است؛ یکی جبهه مردم و مقاومت و یک جبهه شیطان بزرگ آمریکا و شیطان کوچکتر اسراییل و مستبدین و دیکتاتورهای عرب که برای ماندن به شیطان تکیه می کنند. این دو جبهه با هم درگیرند و این درگیری را می توان در جنگ 33 روزه، 22 روزه و تحریم ها می توان دید، در واقع انواع درگیری مختلف است ولی جبهه هایش فرق نمی کند. امروز جبهه مقاومت و جبهه انقلاب در حال پیش رفتن هستند و هر روز موفق تر از قبل خواهند بود.

-اگر بخواهیم نگاه آسیب شناسانه ای به این موضوع داشته باشیم، به نظر شما چه ابعادی از انقلاب در عرصه بین الملل وجود دارد که امروز باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد؟

ساختار بین المللی ساختار ظالمانه ای است، ساختاری است که استکبار برای استقرار زورگویی و سلطه خود ساخته است. چرا و به چه ضمانتی باید عده ای حق وتو داشته باشند؟ اینها آمدند گفتند صلح مهم است، نگفتند عدالت مهم است. البته صلحی هم وجود ندارد. این قانون جنگل است که چون کشوری می خواهد از بمب اتم استفاده کند ما آنچه می خواهد را روز میز به او تقدیم کنیم و نگذاریم از بمب اتم استفاده کند که جنگ شود. این اصالت بخشیدن به زورگویی است نه اصالت بخشید به صلح و تنها نام آن صلح گذاشته شده است. اولین خطری که وجود دارد ساختار ظالمانه بین المللی است که برای استمرار قدرتهای زورگو، طاغوتی و شیطانی ساخته شده و این ساختار را باید به هم زد که ما هم در تلاش برای انجام این کار هستیم.